اختصاصی – به گزارش جنبش مقابله با رسانههای بیگانه، امپراتوری دروغ: ایالات متحده آمریکا و همپیمانانش که در ابتدای پیروزی انقلاب جنگ سخت را در خط مقدم و جنگ نرم را پشتسر این خط قرار داده بود پس از اینکه سالها نتوانسته به خواسته اصلی خود دست پیدا کند، امروزه این دو مقوله را تغییر داده و جنگ رسانهای به وسیله پروپاگاندای تبلیغاتی خود را به جای جنگ نظامی جایگزین کرده اند.
این ابزار سبب شده تا غربیها از براندازی توسط خارجنشینان ناامید شوند و از پیادهنظام داخلی بهره ببرند تا بدین وسیله دامنه اعتراضات را بیشتر نمایند.
در هفتههای اخیر بیانیهای از سوی تعدادی از عناصر ضدانقلاب داخل کشور در فضای مجازی منتشر شد که رفتهرفته حمایت تمام قد رسانههای آن سوی مرز کشور مانند بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال، رادیو فردا و… را هم به دنبال داشت.
در لیست امضاکنندگان این بیانیه نام افرادی همچون محمدنوریزاد، محمد ملکی، محمد مهدویفر، هاشم خواستار و… نیز مشاهده میشود و ظاهراً هدف از انتشار آن تغییر قانون اساسی و استعفای مقام معظم رهبری عنوان شده است.
یکی از افراد امضا کننده این نامه محمد نوریزاد است که از حامیان فتنه ۸۸ می باشد و علیرغم چندین بار سابقه محکومیت همچنان به لجنپراکنی و دروغپردازی علیه نظام و ملت ایران میپردازد؛ او در سالهای اخیر برای فضاسازی رسانهای علیه نظام جمهوری اسلامی ایران تلاش زیادی کرده که از آن جمله میتوان به راهاندازی کمپینهای اعتراضی و کمک در تهیه گزارشهای ضدحقوق بشری علیه جمهوری اسلامی، توهین به اهلبیت (علیهما السلام) و… اشاره کرد.
در روزهای اخیر منابعی موثق از پشت پرده این بیانیهها اخباری منتشر کرده که جالب توجه است. خبرها حاکی از آن است که مغز متفکر این حرکت گروهک تروریستی منافقین بوده و تمامی کنشها و فعالیتها از اتاقهای فکر مستقر در پادگان منافقین در آلبانی راهبری میشود.
هاشم خواستار از دیگر عناصر حضوریافته در این نامه میباشد که با جستجوی کوتاهی به سوابق حمایتی وی پی برده میشود تا جایی که این معلم بازنشسته مشهدی در جریان اعتصابات سال گذشته برخی از معلمان فریبخورده و توهینهای مکرر علیه نظام، بازداشت شد.
پس از اعلام این خبر، یکی از همکاران هاشم خواستار در مصاحبه با سایت صبح توس در خصوص ارتباط وی با منافقین، میگوید: “مشخصاً نمیشود افراد رو از روی یک رفتار قضاوت کرد، بلکه سلسله اقدامات این فرد منجر شد تا ما به این نتیجه برسیم؛ بهطور مثال خواستار خود را بهعنوان نماینده معلمان معرفی کرده و به دبیر کل سازمان ملل نامه میزند و در آن از مجاهدین خلق دفاع میکند، یا مثلاً در یک کلیپ که در گروه معلمان مشاهده کردم، دیدم که خواستار معتقد است اعتراضات دیماه اخیر، ریشه در ۳۰ خرداد سال ۶۰ (شروع فاز نظامی و مسلحانه منافقین) دارد.
وقتی وصیت میکند که در کنار اعدامیان تابستان ۶۷ دفنش کنند، وقتی آنها را مظلومترین مینامد و … شما چه قضاوتی درباره این فرد میکنید؟”
بیشتر بخوانید
«خواستار»؛ فعال صنفی یا پادوی منافقین
در این بین اما ارتباط و سوابق گذشته برخی از اعضای این بیانیه و دیگر افراد در خارج کشور با گروهک تروریستی منافقین و دیگر جریانات تجزیهطلب، نیز به خوبی مشهود و آشکار است و به طور کلی بیشتر امضاکنندگان این بیانیه سابقه چندانی در فعالیتهای سیاسی ندارند و بیشتر نقش سیاهی لشکر را بازی میکنند.
این بیانیه که سعی دارد چهرهای مخدوش از وضعیت واقعی کشور به نمایش بگذارد، منتقدانی را نیز به همراه داشته که مهدی خزعلی از مخالفان داخلی نظام جمهوری اسلامی یکی از این افراد به شمار میرود.
مهدی خزعلی اخیراً در ارتباط با شبکه بیبیسی فارسی، با حمله به این بیانیه و مشخصاً محمد نوریزاد، گفت: “واقعاً باید دید با نوشتن نامهها به دنبال چه هستیم، آیا فقط میخواهیم مطرح شویم، آقای نوریزاد کمکم به جایی رسید که باید تندترین حرفها را بزند تا دیده شود.”
بیشتر بخوانید
درگیری اپوزیسیون در موسم انتخابات
البته اعلام موضع این چنینی از سوی افرادی نظیر خزعلی با دلسوزی فریبکارانه و دعوای زرگری میتواند یک دلیل عمده داشته باشد و آن اینکه آگاهیداشتن وی از پشتپرده حمایتهای گروهک منفور منافقین از امضاکنندگان این بیانیه به سبب اقدامات وحشیانه و کارنامه سیاه آن میباشد که به نوعی سعی در فاصله گرفتن از این افراد و بیانیه دارد.
انتهای پیام/
لعنت بر مزاحمین خلق که با گذشت ۴۰ سال هنوز هم درصدی از پلید بودنشان کم نشده است