به گزارش جنبش مقابله با رسانههای بیگانه، امپراتوری دروغ: شهرت و قدمت بنگاه خبرپراکنی انگلیس نتوانسته بخش فارسی آن را به عنوان منبعی فراگیر و اصلی در میان رسانه ها و شبکه های اجتماعی فارسی زبان مطرح کند.

بر خلاف سرویس جهانی بی بی سی که توانسته به منبعی بین المللی بدل شود، بخش فارسی آن در تحقق چنین شعاری ناکام مانده است و بهنظر میرسد اساسا مأموریتی مجزا دارد.
در این نوشتار که به بررسی بازتاب مطالب درگاه اینترنتی (bbc.com/persian، از زیرمجموعههای بخش فارسی) در منابع فارسی زبان و شبکه های اجتماعی پرداخته، خواهید دید که نهتنها دیگر رسانههای اپوزیسیون از بی بی سی بهعنوان یک منبع معتبر یاد نمیکنند، بلکه نسبت به آن موضع منفی دارند.
توضیح آنکه، اگر از گروه رسانههای فارسی زبان بیگانه مانند صدای آمریکا، رادیوفردا، دویچه وله و … بررسی آغاز شود، تلاش برای یافتن کلمه “بی بی سی فارسی” در بخش جستجوی آنها به عبارت “هیچ موردی یافت نشد” ختم میشود.
ناگفته نماند این منابع در اخبار خود تنها از گزارش های بی بی سی جهانی مطالبی را نقل می کنند که آنهم اغلب شامل اخبار زرد است.
در منابع خبری داخلی اعم از اصولگرا و اصلاح طلب نیز چندان رغبتی به استفاده از اخبار وبسایت بی بی سی فارسی بهعنوان یک منبع دست اول به چشم نمی خورد.
تنها در گروه رسانه های اصلاح طلب گاهی مطالب زرد، خنثی و ویترین پرکن بی بی سی بازتاب داشته و این دسته رسانه ها این اخبار را بصورت کپی شده، منتشر می کنند و از موضوعات اصلی خبری نیست.
آنچه در سه شبکه اجتماعی محبوب ایرانی ها یعنی تلگرام، اینستاگرام و توئیتر درباره بازتاب مطالب بی بی سی بصورت مشترک جریان دارد، عمدتا واکنش های منفی به اخبار این رسانه حتی از جانب فعالان اپوزیسیون است.
واکنش هایی از قبیل: انتقاد از تحلیلگران ـ انتقاد از خبرسازی و شیوه های پروپاگاندا ـ انتقاد از تناقض گویی ـ زیرسوال بردن ادعای بیطرفی بی بی سی ـ تشکیک در محبوبیت بی بی سی ـ اتهام همسویی با یک جناح در حاکمیت ـ اعتراض به فریب افکار عمومی ـ اعتراض به وارونه نمایی و تحریف و…
آنچه موجب شده تا این رسانه انگلیسی نتواند اطمینان مخاطبان فارسی زبان را جلب کند، احتمالا با سابقه تاریخی این کشور در مراوداتش با ایران گره خورده است.
هر مخاطب ایرانی با هر طیف فکری خلاصه ۲ قرن دخالت انگلستان در امور ایران را در پستوی ذهن خود دارد.
“جک استراو” به عنوان سیاستمداری با ۳ دهه عضویت در پارلمان، ۹ سال سکانداری وزارت کشور و امور خارجه انگلستان در کتاب «کار،کار انگلیسیهاست» به این ۲۰۰ سال اشاره می کند که خلاصه ای از آن به صورت فهرست وار به قرار زیر است:
۱٫ تجاوز به خاک ایران
۲٫ نقش آفرینی در قحطی فاجعه بار قرن ۲۰
۳٫ پنج سال اشغال ایران”سال های ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۶”
۴٫ برکنار کردن محمدعلی شاه و نشاندن احمدشاه به جای وی به عنوان پادشاهی ضعیف در سال ۱۹۴۱
۵٫ کودتا علیه دولت مصدق با همکاری سیا و سرنگون کردن وی
۶٫ حمایت از شاه زمانی که مردم ایران دست از حمایت او برداشتند. در سال های منتهی به انقلاب دهه هفتاد
۷٫ بدتر از همه دهه ۸۰ بود؛ زمانی که صدام، بی هیچ توجیهی، تصمیم گرفت به ایران حمله کند. میلیونها انسان جان باختند و انگلستان طرف عراق را گرفت.
منبع:جام نیوز